yadakyar

به طور کلی می توان طراحی MG 360 را قابل قبول دانست و در مقایسه با MG 350 می توان ابعاد را بهبود بخشید. این خودرو با طول 4579 میلی متر ، عرض 1804 میلی متر و ارتفاع سقف 1490 میلی متر از سطح جاده با یک چرخ دستی 2660 میلی متر ارائه می شود.
نمای داخلی و داخلی
فرود در ام جی 360 فراتر از انتظارات یک ماشین چینی است. در حالی که پلاستیک سخت جزء اصلی در طراحی داشبورد است ، ظاهر لوکس و رضایت بخش کابین غیرقابل انکار خواهد بود. به عنوان نسخه پرچمدار در چین راه اندازی شد ، مدل کامل سایز در چین دارای طراحی دو رنگ داشبورد و درب آن است ، به طوری که چرم خامه ای صندلی ها و نیمه پایینی داشبورد را می پوشاند و بقیه اجزای آن مشکی است. علاوه بر این ، مبلمان چوبی باعث زیبایی بخش داخلی می شود.
صفحه نمایش لمسی 8 اینچی بزرگترین اندازه در این کلاس از اتومبیل ها در MG 360 است. با این وجود ، این مانیتور دقیقاً در مرکز داشبورد قرار دارد. سبک طراحی آن توجه راننده را به خود جلب می کند. چیدمان کلیدی در MG 360 بسیار مناسب است و باعث سردرگمی زیادی نمی شود. مجرای اصلی هوا در دو طرف صفحه نمایش قرار دارد و احساس لوکس بودن با محصولات ولوو را ایجاد می کند. کمی پایین تر و جلوی دسته آن ، شارژرهای USB ، فندک ، چراغهای هشدار دهنده چشمک زن و کنترل کننده های کششی هستند که در دسترس راننده کاملاً است. آنچه در این قسمت جالب است اینست که شما به دلیل حرکت دسته ، از یک قاب فلزی با یک مدل اتوماتیک استفاده نمی کنید ، و این باعث می شود که تشخیص آن از یک مدل با گیربکس دستی دشوار باشد.
MG 360 صندلی الکتریکی ندارد و در مدل با طیف گسترده ای از گزینه ها ، با 6 جهت برای صندلی راننده و 4 جهت برای سرنشین جانبی ، به صورت دستی قابل تنظیم است. این خودرو برای 4 سرنشین بلند صندلی ایده آل دارد که برای جلوی زانو و بالای سر مناسب است. از طرف دیگر در مرکز ردیف عقب صندلی ها فضای کافی برای مسافر پنجم وجود دارد. حجم صندوق عقب 482 لیتر است ، که تقریباً چهار برابر یک چمدان بزرگ است. از طرف دیگر ، MG 360 یک کوله پشتی بسیار کاربردی است که در صورت نیاز به وسایل بزرگ ، تاشو می شود.
فرمان تلسکوپی و چرمی با پوشش چرمی MG 360 در دو قسمت ارائه شده است که علاوه بر ظاهر مطلوب ، دلپذیر و قابل قبول نیز هست. این قسمت بسیار شبیه به مدل های نقره ای مدل های دیگر است و شامل کلیدهای مربوط به کنترل کروز و کنترل پخش کننده صدا است. طراحان این خودرو با تلاش برای زیبایی داخلی به فضای داخلی ، از دکوراسیون استوانه ای سنتی در محصولات MG برای صفحه نمایش سرعت سنج و نشانگر سرعت موتور استفاده نکرده و طراحی ساده و با ظاهری مدرن را ارائه می دهند که بسیار جذاب نیست. در نگاه اول ، به نظر می رسد که ما با یک صفحه کاملاً دیجیتالی و حتی یک صفحه نمایش بزرگ در قسمت پشت فرمان در حال برخورد هستیم. اما در حقیقت یک سرعت سنج مکانیکی وجود دارد که اعدادی از صفر تا 220 در وسط دارد و دو صفحه کوچک TFT از دو طرف قابل مشاهده است. این خودرو دارای نشانگر سرعت موتور نیست و این شماره را با طراحی دیجیتال گزارش می کند.

نیروهای قدرت و فنی
MG 360 در حال حاضر در ایران با یک موتور 1.5 لیتری طبیعی دارای آسایش در دسترس است. اما در چین نیز با توربوشارژر 1.4 لیتری عرضه می شود. در حالی که مدل 1.5 لیتری برای دوستداران سدانهای ارزان قیمت خانواده کاملاً کافی است ، موتور توربوشارژ که در حال حاضر در MG GT در چین قابل مشاهده است ، می تواند مورد علاقه خریدار ایرانی باشد و قیمت بالاتر را توجیه کند. لازم به ذکر است که نسخه اتومبیل MG GT موجود در ایران دارای موتور 1.5 لیتری توربو با ظرفیت 127 اسب بخار است.
MG 360 با موتور 1.5 لیتری 107 اسب بخار قدرت تولید می کند و گشتاور 135 نیوتن متر حداکثر توان در 6000 دور در دقیقه و حداکثر گشتاور 4500 دور در دقیقه به دست می آید. این خودرو در دو نسخه با جعبه دنده 5 سرعته دستی یا اتوماتیک 4 سرعته موجود است که می تواند وزن خالص آن را بین 1235 تا 1280 کیلوگرم پشتیبانی کند. با این حساب می توانید در حدود 11.5-12.5 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسید و حداکثر سرعت آن تقریباً 180 کیلومتر در ساعت باشد.به گفته سازنده ، میانگین مصرف سوخت این خودرو 6.5 لیتر در هر 100 کیلومتر است که با سرعت ثابت در بزرگراه 5.2 لیتر در 100 کیلومتر و در شرایط شهری - 8.5 لیتر در 100 کیلومتر خواهد بود.
شرکت صنایع اتومبیل آذربایجان باید یک موتور توربو 360 درجه با موتور 1.5 لیتری را ارائه دهد. در 130 h.p. در 5500 دور در دقیقه ، این محصول با گشتاور 210 نیوتن متر در 2100 دور در دقیقه همراه است. در چنین شرایطی ، متوسط ??مصرف سوخت 7 لیتر در 100 کیلومتر تأمین می شود و زمان رسیدن به سرعت 100 کیلومتر در ساعت تقریبا 10.5-11 ثانیه است.
در چین مدل 360 دارای گشتاور با موتور 1.4 لیتری توربو جذاب است که دارای قدرت 154 اسب بخار است. و گشتاور 235 نیوتن متر ، که آن را به یک ماشین ایده آل برای چنین خودرویی تبدیل می کند. بیشترین توان در موتور 5600 دور در دقیقه بدست می آید. اما حداکثر گشتاور موتور 1600 دور در دقیقه در دسترس راننده خواهد بود. این خودرو تنها با گیربکس هفت سرعته اتوماتیک همراه است و در حدود 9 ثانیه می تواند 100 کیلومتر در ساعت برسد. حداکثر سرعت MG 360 توربوشارژ آن 210 کیلومتر در ساعت و متوسط ??مصرف سوخت 8.5 لیتر در 100 کیلومتر است.
گزینه های سلامتی
تولید کننده لیست نسبتاً کاملی از گزینه های MG 360 را اعلام کرده است ، از جمله: چرخ های 16 اینچی ، تهویه مطبوع دستی ، ویندوزهای قدرت برای همه ویندوزها ، تنظیم ارتفاع فرمان ، لامپ های هالوژن قابل تنظیم با ارتفاع ، آینه های جانبی با چراغ راهنمایی ، آینه های جانبی قابل تنظیم برقی با داخلی گرمایش ، تیغه برف پاک کن ، گرم کردن پنجره عقب ، اثاثه یا لوازم داخلی صندلی چرمی ، تنظیم دستی صندلی های راننده و سرنشین در 4 موقعیت ، صندلی های عقب با عملکرد تاشو مستقل ، فضای ذخیره سازی وسایل زیر صندلی جلو ، محفظه انبار جلویی و فیلتر هوای کابین .
فقط مدل مجهز به گیربکس اتوماتیک دارای صفحه لمسی 8 اینچی است که علاوه بر پیمایش ماهواره ای ، دارای یک پارکینگ و سنسور عقب نیز خواهد بود. این سیستم می تواند با 4 بلندگو سرگرمی چندرسانه ای را پخش کند ، از طریق درگاه های بلوتوث و USB و AUX به تلفن همراه وصل شود. از دیگر گزینه های این مدل اتوماتیک می توان به یک سانروف برقی ، چراغهای روشن و صندلی عقب ، صندلی راننده 6 موقعیتی ، قابلیت تنظیم دستی و همچنین امکان تعویض کمر ، صندلی های چرمی ، چراغهای در روز و چراغ چرمی کرومی اشاره کرد.

اصلی ترین چیزی که در مرسدس بنز E400 4Matic به چشم می خورد ، چراغهای جلو است که مانند جواهرات به نظر می رسند ، گویی پر از دانه های بلوری کوچک هستند. نمای جلوی این خودرو با سدان کلاس E تفاوت چندانی ندارد و نمای عقب را می توان مشتق از کلاس کوپه S دانست. اما اگر کمی دقیق تر به نظر برسید ، طراحی کریستالی چراغ های عقب چشمگیر است. نکته دیگر این خودرو نمای جانبی است که هنگام برداشتن ستون مرکزی مشاهده می کنیم.
مدل مرسدس بنز E400 4Matic 2018 این اتومبیل بی نظیر است؛ اما در کارآزمایی های جاده ای در سطح شهر و حتی اگر آن را در جاده های با سیم پیچ انجام دهید ، توجه همه را به خود جلب خواهد کرد. اول از همه ، بیایید با طرحی شروع کنیم که بسیار شبیه به سایر سدان های مرسدس بنز است و باید بگویم که کلاس E کوپه کلاس E بسیار زیبا و لوکس در بین همکلاسی های خود دارد. در عین حال تنها خودروی موجود در این محدوده قیمت که دارای ستون مرکزی نیست.
کوپه کلاس C مرسدس بنز مدل 2017 که در کلاس خود به عنوان خودروی سال شناخته شد ، بسیار جذاب بود و حالا باید بگویم کوپه کلاس E نیز به همان اندازه شگفت انگیز است. یکی دیگر از ویژگی های طراحی کوپه جدید کلاس E این است که پنجره عقب برخلاف مدل Sکلاس  جامد نیست و از دو بخش تشکیل شده است؛ بنابراین ، اگر کل پنجره را پایین بیاورید ، بخش کوچکی از پنجره عقب همچنان باقی خواهد ماند.
طراحی داخلی سیستم تهویه ، که شبیه پره های توربین است ، بسیار چشمگیر است. طراحی داخلی کلی لوکس است و باید بگویم که حتی از قیمت پایه 86000 دلار نیز برای این خودرو فراتر رفته است. کلاس E کلاس کوپه 2018-2019 مجهز به موتور 3 لیتری V6 با دو توربین است که توانایی تولید 329 اسب بخار را دارد. و 479 نیوتن متر گشتاور. این موتور با گیربکس 9 سرعته اتوماتیک مرسدس بنز جدید جفت شده است که پاسخ خوبی دارد. این گیربکس بسیار خوب کار می کند ، به خصوص اگر آن را در حالت اسپرت روشن کنید و به کلاس E سرعت بیشتری از حد انتظار می دهید. ماشین تست ما نیز به سیستم تعلیق هوا مجهز شده بود که قیمت آن 1900 دلار دیگر بود. سواری کلاس E با این سیستم تعلیق در حالت کامفورت بسیار نرم است و تا حدی احساس شنا کردن به مسافران را منتقل می کند. اما ، با قرار دادن خودرو در حالت اسپرت پلاس ، کلاس E چهره ای متفاوت به شما نشان می دهد. البته رانندگی این خودرو در حالت اسپرت هنوز قابل قبول و خیلی خشک نیست. خبر خوب دیگر این است که یک موتور ماشین 329 اسب بخاری را نیز می توان برای مدلهای 2018 در نسخه E سدان E کلاس سفارش داد.
E400 که مجهز به پیشرانه 4 چرخه تمام چرخ است ، می تواند در 5.2 ثانیه از صفر به 100 کیلومتر در ساعت برسد ، که برای دیفرانسیل عقب 3 دهم ثانیه کمتر است. مشکلی که در تست وجود داشت این بود که قدرت موتور خودرو خطی بود و همین امر باعث می شد راننده احساس یک موتور توربوشارژ داشته باشد. حتی هنگام شتاب در یک خط مستقیم ، گیربکس جدید 9 سرعته مرسدس بنز بسیار سریع و روان تغییر می کند. پیش از این مدل واگن ایستگاه E400 را آزمایش کرده بودیم که در 5.1 ثانیه از صفر تا 100 کیلومتر در ساعت شتاب می گرفت.

مجهز به پیشرانه 2 لیتری چهار سیلندر توربو با قدرت 241 اسب بخار ، سدان E300 می تواند در 6.5 ثانیه به 100 کیلومتر در ساعت برسد. وقتی E400 ماتیک4 را به گوشه ای رانندگی می کنید ، خواهید دید که این ماشین بسیار دقیق و خوب کار می کند و بدنه بهترین زاویه دید را دارد. در آزمایش ترمز E400 ، وی موفق شد با سرعت 96 کیلومتر در ساعت به مدت 34 متر متوقف شود. در یک تست رانندگی ، یک آلمانی خوب ساخته شده در جهت 8x مورد آزمایش قرار گرفت و توانست با طی شتاب متوسط ??جانبی 0.72 گرم ، این دوره را در 25.7 ثانیه طی کند.

همچنین این خودروی تست از نظر ظاهری AMG ظاهر شده است که هیچگونه تغییر فنی را شامل نمی شود. یکی از جنبه های منفی این خودرو ، واکنش آهسته پدال شتاب دهنده است و دیگری ظاهر پدیده فرمان ضعیف در یک مدل تمام چرخ. در اینجا دو مورد وجود دارد که ممکن است هنگام رانندگی از این کوپه لوکس ، شما را آزار دهد. بنابراین ، اگر واقعاً به رانندگی و توانایی جابجایی به آن اهمیت می دهید ، بهتر است مدل های دیگری مانند C43 AMG یا آئودی S5 را انتخاب کنید. اما اگر می خواهید در بلوارهای این شهر گشت و گذار کنید ، مطمئناً مرسدس بنز انتخاب خوبی است. برای ورود و خروج سرنشینان عقب در این خودرو ، صندلی های جلو باید به جلو خم شده و خبر خوب این است که مرسدس بنز یک مکانیزم برقی اتوماتیک برای این امر فراهم کرده است. برای سرنشینان عقب فضای کافی برای ساق پا وجود دارد و حتی صندلی مخصوص پا نیز در زیر صندلی جلو وجود دارد. صندلی های عقب ، اگرچه طراحی و ضمیمه شده اند. اما آنها کاملاً راحت هستند و تنها اشکال آن عدم وجود محور عقب و حاشیه کوچک از ارتفاع است ، دومی البته که عمدتاً به دلیل شکل بدنه کوپه است و در چنین اتومبیل اجتناب ناپذیر است. برای حل این مشکلات ، توصیه می شود بیش از 30 دقیقه از صندلی عقب استفاده کنید. مسافران عقب نیز به دلیل کوچک بودن پنجره عقب می توانند ناراحت کننده باشند. برای حل این مشکل می توانید به جای مدل کوپه ، یک مدل قابل تبدیل خریداری کنید.
کوپه کلاس E E 2018 دارای قیمت بالاتری نسبت به مدل سدان است و مدلی که ما آزمایش کردیم گزینه اضافی 25000 دلار بود. یک سیستم خودرو تمام چرخ محرک 2500 دلار قیمت دارد و حتی باعث افزایش مصرف سوخت می شود. مرسدس E400 ماتیک4 11.7 لیتر سوخت در هر 100 کیلومتر و 9 لیتر سوخت در هر 100 کیلومتر مصرف می کند. از ویژگی های استاندارد می توان به حالت رانندگی قابل تنظیم ، سیستم جلوگیری از تصادف ، چراغهای جلو و چراغهای روشن ، نمایشگر 12.3 اینچی در کنسول میانی سازگار با اپل کنسول و اندروید اتو و سیستم ناوبری ماهواره ای اشاره کرد. کابین Eکلاس  2018 به نورپردازی مجهز است که می تواند شدت نور را در 5 مرحله مختلف تنظیم کند ، رنگ را تغییر داده و 64 رنگ مختلف را انتخاب کند. مدل تمام چرخ محرک این خودرو مجهز به مجیک ویسیشن کنترل است. در مدل کوپه از تیغه های برفی جدید استفاده شده است که آب های خروجی آن توسط یک لیزر بریده می شود تا هنگام استفاده از شیشه ، آب اضافی در اطراف شیشه توزیع نشود.

اگر شما نیز مصرف کننده اتومبیل هستید ، پس شما یا پدرتان به خوبی خودروی پژو تولید شده توسط پژو فرانسه را می شناسید.
اگر به نسلی قبلی مراجعه کنید ، خواهید دید که پژو فرانسه در ایران بسیار مورد استقبال قرار گرفته است و هنوز هم این استقبال عمومی در بازار خودروهای پژو فرانسه در ایران وجود دارد.
خودروهای متفاوت و متنوع پژو فرانسه در بازار ایران ظاهر شد و همه آنها مورد توجه قرار گرفتند.

"فلاپ سپر جلو 207"

قسمت پلاستیکی که در دو رنگ سفید و مشکی فلاپ سپر جلو 207 است.
یکی از این خودروها ، peugeot207 است. اما واقعیت این است که در سالهای اخیر ، پژو 207 با مشکلات زیادی روبرو شده است ، از جمله محصولات بی کیفیت ایران که می تواند شما را حتی مشتری ناراضی پژو معرفی کند.
خواندن پیشنهادی
در مقاله بعدی در مورد کاستی های peugeot 207 ، نکاتی را در نظر خواهیم گرفت که ممکن است مانع از خرید خودروی پژو 207 شود.
پژو 207 که با افت فروش پژو 206 وارد بازار شد اما نتوانست جایگزین پژو 206 در بازار ایران شود و به دلایل مختلفی که یکی از آنها را می توان با قیمت بسیار بالایی برای این خودرو پیدا کرد و دلایل دیگر این امر با پلاوس ها و منهای همراه است. که اجازه نمی دهد این خودرو جای پژو 206 را در بازار ایران بگیرد.
مشکلات فنی موتور و گیربکس پژو 207
موتور پژو 207 ، موتور 16 سوپاپ 1600 سی سی ببینید ، هنوز هم در واشرهای سرسیلندر معمولی در همه مدلهای پژو مشکلی دارید و اگر در شرایط موتور در دمای بالای موتور حساس نیستید ، احتمالاً به تعمیرگاه احتیاج دارید. اتصالات زیادی برقرار کنید.

"فلاپ سپر عقب 207"

فلاپ سپر عقب 207 مانند فلاپ سپر جلو در دو رنگ سفید و مشکی به فروش میرسد.
همانطور که می دانید در طول تحریم ها ، بسیاری از قسمت های خودروهای پژو تحویل سازنده داخلی ایران خودرو نبوده و به جای تلاش برای تولید این قطعات در داخل کشور ، این شرکت ایرانی از یک بازار ارزان تر یعنی بازار چین و قطعات یدکی ارزان تر استفاده کرده است. چین کیفیت کاملاً غیرقابل قبول را روی خودروهای پژو تعیین کرده است.
این امر کیفیت خودروهای پژو را در ایران به میزان قابل توجهی کاهش داده است.

"کاتالیزور 207"

در صورت خاربی کاتالیزور 207 اول باید عیب مورد نظر را رفع کرده و سپس اقدام به تعویض آن نمایید.
قطعات پژو 207 با کیفیت
پژو 207 نیز از این قاعده مستثنی نیست و کیفیت قطعات مورد استفاده در این خودرو خصوصاً در مناطقی فنی مانند موتور و گیربکس از کیفیت بسیار ضعیفی برخوردار است.
به احتمال زیاد شما باید خیلی از قطعات این قسمتها را بزودی بعد از خرید خودرو تعمیر یا تعویض کنید.
گیربکس پژو 207 یکی از مهمترین مواردی است که باید در نظر داشته باشید.

گیربکس پژو 207 یک گیربکس بسیار نامناسب است که در هنگام تعویض دنده ها با سر و صداهای عجیب روبرو می شوید و در خودروی جدید مدل اتوماتیک مطابق خوبی بین درایو و گیربکس و همچنین صداهای عجیب و صداهای عجیب و غریب وجود ندارد. تأخیر در تغییر دنده و به خصوص هنگام واژگونی ، این گیربکس به خوبی دریافت شده است.
این مشکلات و مشکلات می تواند تجربه بد رانندگی را برای شما به همراه آورد.
گیربکس پژو 207
علاوه بر این ، نکته مهم دیگر در پژو 207 ، مشکل شتاب و مصرف سوخت است.
پژو 206 و پژو 207 برخی از سریعترین خودروهای موجود در بازار ایران هستند ، اما واقعیت این است که در مقایسه با مدل های خارجی و رقبای خارجی ، متوجه می شوید که شرایط شتاب و مصرف سوخت این خودرو چندان مناسب نخواهد بود.
شتاب برای پژو 207 اعلام شد
شتاب اعلام شده توسط سازنده برای پژو 207 تقریباً 12 ثانیه خواهد بود تا به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسد و میزان مصرف سوخت اعلام شده 6.6 لیتر در 100 کیلومتر است.
البته واقعیت این است که مصرف سوخت ترکیبی این خودرو در واقع بسیار بیشتر خواهد بود و حداقل در شرایط بسیار مناسب و مطلوب و اگر به آرامی رانندگی کنید حداقل یک تا دو لیتر را تجربه خواهید کرد بیشتر از این شماره
جابجایی این خودرو مطابق با استاندارد انتشار یورو -5 نیست و این خودرو با استاندارد انتشار یورو -4 همچنان به فروش می رسد که یکی از کاستی ها و معایب این خودرو خواهد بود.
سالن پژو 207
فضای داخلی پژو 207 هم از نظر مواد و هم از نظر حجم برای راننده و مسافران بسیار کوچک و نامناسب خواهد بود.
لطفاً توجه داشته باشید که اگر راننده و سرنشین جلوی ماشین بلند باشند و مجبور به عقب حرکت شوند ، در هنگام بزرگسالی ، ساق پا بسیار کم و آزار دهنده خواهد بود و فقط برای نشستن. در این حالت قسمت عقب پژو 207 برای کودکان قابل مشاهده است.
صندلی ، ارتفاع سقف و 2 نقص پژو 207 کامل نیست
یکی دیگر از مضرات صندلی های عقب صندلی های خشک و ناراحت کننده است ، به خصوص برای سفرهای طولانی بزرگسالان.
این مکان ها در سفرهای طولانی می تواند آزار دهنده باشد ، بنابراین سعی کنید 207 را برای سفرهای طولانی با یک خانواده شلوغ انتخاب نکنید.
علاوه بر این ، ارتفاع سقف در صندلی عقب یکی دیگر از مشکلات است که در صورت نشستن یک بزرگسال ، احتمال بروز آن بیشتر است.
این مشکل همچنین در مقایسه با رقیب سرسخت بازار ایران ، یعنی اتومبیل ساندرو بسیار ضعیف است ، در حالی که خودروی ساندرو ، پژو 206 و رقیب هفت ، از وضعیت بهتری در صندلی عقب برخوردار هستند.
اکنون که فضای داخلی کابین را بررسی کرده ایم ، خوب است که به مواد داخلی نیز نگاه کنیم.

در این مقاله نگاهی دقیق تر به کراس اوور جک S3 خواهیم داشت و آن را با سایر اتومبیل های رده بالا و پرمصرف ، مانند هاییما S5 توربو و X33 S مقایسه خواهیم کرد.
مسلماً ، مدل محصول جک S5 یکی از موفق ترین خودروهای چینی در بازار ایران و پرفروش ترین کراس اوور سالهای گذشته است. این مدل قدرتمند با ظاهری قابل قبول از عطش عمومی شاسی بلند با شاسی بلند بهره می برد و در نسخه کامل آن 100 میلیون تومان به فروش می رسد. بدیهی است که این مشکل در ترغیب وارد کننده این محصول به فروش سایر مدل های کراس اوور جک تأثیر جدی داشته و باعث شده است تا S3 در بازار ایران ایجاد شود.
جک یا به عبارت بهتر JAC Motors در سال 1964 با نام کامل JAC Motors تاسیس شد. این برند کمتر از 10 سال تجربه در ایجاد خودروهای خانوادگی دارد و پیش از این در تولید کامیون های تجاری متوسط ??متمرکز شده بود. تنوع محصولات جک بسیار اندیشه برانگیز است و امروزه شامل چهار مدل مسافری J4 ، J5 ، J6 و A60 و همچنین چهار شاسی S2 ، S3 ، S5 و S7 است. از طرف دیگر جک دارای یک مدل وانت و پنج نوع وانت متفاوت است. این خودروساز چینی همچنین سرمایه گذاری زیادی در محصولات تمام الکتریکی انجام داده و هم اکنون در حال تولید یک مدل مسافر و مدل متقاطع از این نوع است. درمجموع ، جک ظرفیت تولیدی حدود 600000 دستگاه در سال دارد و بیشتر محصولات آن در داخل کشور چین به فروش می رسد.
جک S3 وارد شده به ایران در بازارهای خارجی به عنوان S3 جدید شناخته شده است (مشخصات S3). زیرا نسخه اول در سال 2014 منتشر شد. پلتفرم S3 با J4 به اشتراک گذاشته شده است و از همان شاسی استفاده می کند. چند ماه پیش ، جبهه جدید جک S3 معرفی شد که فقط چراغهای جلو جدید را شامل می شد. اما در حال حاضر کرمان موتور در برنامه فروش گنجانده نشده است. این خودرو در کشورهای آمریکای لاتین و مناطق عربی آفریقای شمالی شروع به فروش کرد و تقریباً دارای مشخصات فنی و خارجی مشابه است. جک در حال توسعه S3 با هدف تولید یک محصول اقتصادی است ، به همین دلیل پیش بینی نمی شود نسخه دو دیفرانسیل یا نسخه قدرتمند جک S3 باشد.
ظاهر در طراحی و بدنه
مانند جک S5 ، جک S3 شباهت های غیرقابل انکاری با محصولات هیوندای دارد. قسمت جلوی شیشه جلو از طراحی های النترا الهام گرفته شده است ، اما تنها سه ردیف کروم دارد و انحنای هر دو طرف یک قاب پلاستیکی را در قسمت زیر نشان می دهد که فضای نسبتاً نامناسبی را برای پلاک خودرو فراهم می کند. با این حال ، اندازه شیشه شیشه جلو برخی از افزونگی و ناسازگاری با سایر اجزای سازنده را نشان می دهد. چراغهای اصلی S3 را می توان زیبا جلوه داد و از S5 جذاب تر هستند.

خود سپر فقط با کمی پلاستیک در قسمت کوچکی از فضای زیر نسبتاً ساده است. در پوشش محافظ S3 از خطوط بدنه با احتیاط بسیار زیاد و عمق کم عمق استفاده شده است که نه تنها هزینه های تولید را کاهش می دهد بلکه در هنگام تهیه این کراس اوور خطر تداخل و آوار را نیز کاهش می دهد. از طرف دیگر ، چراغ مه نیز در قسمت پلاستیکی قرار دارد که باعث خالی بودن قابل توجهی در کنار سپر و زیر لامپ اصلی شده است. این امر بر طراحی نمای S3 تأثیر منفی می گذارد. از طرف ضلع ، دارای یک قاب خوب با خطوط حجمی در همان خط ستون A و مطابق با شکل چراغهای جلو است.

نمای جانبی جک S3 شبیه به شکل شیشه و زاویه شیب سقف S5 است که البته این نکته مثبتی در طراحی برادر بزرگتر است. هماهنگی ابزارهای مختلف در این نوع خودرو مانند خط بدنه کشیده شده از گوشه چراغ عقب به جلو و پدال مشکی پدال مشکی که به سمت سپر عقب کج شده است ، همگی نشانگر درایت جک در هنگام توسعه کراس اوور S3 است. کوتاه بودن هود و پهنای شیشه جلو اتومبیل هنگام مشاهده از سمت آن به وضوح قابل مشاهده است. بسیاری از نمونه های اولیه S3 دارای دستگیره های سیم خاردار و دستگیره های نقره ای هستند که دارای نوار رنگی مشابه روی پدال ها و قاب های پنجره هستند. در شکل کلی بدنه ، مانند درهای جلو و گلگیرها ، هیچ خطوط ولوم مشخصی برای دیدن طراحی ساده و بی پرده این قسمت ها وجود ندارد.
نمای عقب S3 به وضوح تفاوت قیمت این محصول با S5 را نشان می دهد؛ اما از نظر درایو و فناوری قوی ، این دو دستگاه با یکدیگر مقایسه ای ندارند و از نظر عرض تفاوت قابل توجهی دارند. ممکن است کمتر از 7.5 اینچ از عرض S3 روی کاغذ ناچیز به نظر برسد ، اما از نظر واقعی خودرو ، به خصوص کراس اوور ، چشمگیر است. خوشبختانه طراحان جک از ارتفاع سقف به دلیل شیب حداقلی در عقب کاسته شده اند که باعث می شود عدم عرض S3 چندان منزجر کننده نباشد (این واقعیت در طراحی چری تیگو 5 مورد توجه قرار نمی گیرد). از دیگر مزایای طراحی نمای عقب می توان به وجود اسپویلر ، اندازه صحیح پنجره عقب و شکل قابل قبول چراغهای جلو اشاره کرد ، در حالی که خطوط حجم صدا روی درب صندوق عقب و بال ها استفاده خوبی می کنند. موقعیت صفحه پلاک ، آرم سازنده و دسته براق جعبه نیز حس خوشایندی به بیننده می بخشد. تقریباً کل سپر عقب از پلاستیک مشکی ساخته شده است که البته منفی است؛ اما با استفاده هوشمندانه از وسایل نقره ای و مکانی خاص برای سوئیچ عقب ، همه چیز بهتر به نظر می رسد.
به طور کلی می توان طراحی جک S3 را مورد قضاوت قرار داد؛ با این وجود در نمای عقب و عقب شاهد جذابیت بیشتری هستیم و در قسمت جلویی به عنوان مهمترین قسمت ظاهر خودرو ، بی دقتی و سودآوری مشاهده می شود.

اگر به بازار خودرو کشورهای دیگر نگاهی بیندازید ، آنگاه خودروهایی مانند تاتا نانو ، نیسان ورسا ، شورولت جرقه (ماتیز) ، اسمارت فورتو ، کیا ریو ، فورد فیستا ، تویوتا یاریس و سایر موارد در محدوده قیمت 11-14.5 هزار قرار دارند دلار ، ارزان ترین و ارزان ترین کالاهای موجودی. از آنجا که قیمت پراید 18 میلیون تومانی است و قیمت آن 3000 دلار در هر دلار است ، یک پراید سرکوب شده فقط 6000 دلار قیمت دارد. اما سوال اینجاست که آیا پراید فقط 6000 دلار کمتر از خودرویی مانند نیسان ورسا است؟ موقعیت ما در بازار جهانی چیست؟ آیا هیوندای ورنا 14000 و 645 دلار با نرخ روزانه 98 میلیون و 800000 دلار ارزش دارد؟
همه ما غرور را می شناسیم؛ این اتومبیل که از دهه 80 میلادی در خط تولید فورد قرار دارد ، فورد فستیوا و سپس به اصطلاح کیا موتور ، کیا پراید را معرفی کردند. در دهه 1970 بود که مقدار قابل توجهی از این اتومبیل در بازار کشورمان تحت نام تجاری ثانویه ظاهر شد و اندکی قبل از پایان این دهه ، سایپا برای مونتاژ این خودرو خط تولید بزرگی را ساخت و با آن دوران جدیدی از تسلط این خودرو را رقم زد. این آمریکای جنوبی کره ای که مدتی تحت کنترل مزدا بود ، در دفتر خودکار تاریخ حضور داشت. به زودی ، کیا پراید به یکی از پرفروش ترین خودروهای سایپا تبدیل شد و به سرعت عنوان مطلق "خودروی تولیدی ایران" را بدست آورد. جالب اینجاست که علی رغم حجم بالای تولید و فروش و مدل های بی شماری از این خودرو ، هنوز اکثر مردم از خودرویی که امروزه به عنوان ماشین ملی شناخته می شود راضی نیستند.
Verna!
ده سال پیش ، گروه خودروسازی راین با معرفی نسل دوم سدان جمع و جور Hyundai Verna از یک تولیدکننده رو به رشد کره ای ، درب جدیدی را به بازار خودروهای نه چندان پررونق باز کرد. ورنا ، اونگا ، بریو Vِه خودرویی بودند که علی رغم استهلاک و قیمت پایه مناسب ، به سرعت در بازار ایران و سایر کشورها روبرو شد و در آن سال ها ، برادر دوقلوی ریو تنها رقیب فنی خوبی بود. شما آن را برای خودتان می بینید. اما با تکمیل تولید این خودرو توسط کرمان خودرو و تعویض فولکس واگن چینی چینی ، پس از 8 سال عرضه ، ورنا یک سال استراحت در بازار ایران را تجربه کرد. در ماه های آخر سال 1392 ، هیوندای ورنا (ورنا) به همراه هیوندای الانترا (به عنوان پرفروش ترین خودرو سال 1392) به عنوان نماینده اختصاصی هیوندای در ایران ، اسان موتور وارد بازار داخلی شدند. البته پیش از راه اندازی رسمی ، اغلب وناها اغلب از افراد و تجار با سطح دسترسی پایین تر به کشور می آمدند.یکی از ویژگی های بارز بسیاری از تجارت های وارداتی و به اصطلاح ورنا پسوند BLUE به همراه نام شرکت لاتین است. پسوند ، به معنای استفاده از سیستم هوشمند مصرف سوخت هیوندای ، با سیستم محیطی ماشین همراه است.
کودک سوناتا؛ یا یک سونات ناقص ؟!
تا سال 2010 ، اکثر محصولات هیوندای با ظاهری ساده و نه چندان جذاب عرضه می شدند. به عنوان مثال ، نسل دوم هیوندای سانتافه یا سوناتای نسل پنجم به زیبایی طراحی شده اند و از محصولات موفق آلمانی الهام گرفته اند. اما با انتشار سوناتای نسل ششم در سال 2010 (YF) و تغییر در زبان طراحی خودروساز ، بسیاری از مقایسه ها تغییر کرده اند. مطبوعات و منتقدان سوناتا YF را به دلیل سبک خاص آن ، مرسدس CLS کره ای نامیدند. خطوط عضلانی آشکار و استفاده از حجم های عجیب و غریب در طراحی چراغ سونات برجسته است. به تدریج ، زبان طراحی گسترش یافت و شامل برادران و خواهران کوچکتر و بزرگتر سوناتا شد. به زودی ، DNA جدید محصولات بطور فزاینده ای را تحت تأثیر قرار داد و Verna نیز در سال 2012. اگرچه بسیاری او را برادر کوچکتر سوناتا می نامند ، با توجه به تفاوت زیاد بین عقب خودرو و YF سوناتا ، این نام را می توان شایسته تر دانست که برای اولترا جدید در نظر گرفته شود. چراغهای جلو 4.4 متری ورنا به همراه چراغهای جلو که کاملاً مطابق با شخصیت خودرو و برادران و خواهران دیگر آن نیستند ، در نگاه اول کمی ترسناک به نظر می رسد. اما ظرافت هایی از قبیل قرار گرفتن شیشه جلو اتومبیل در یک قاب عضلانی و همچنین چرخ های آلومینیومی 16 اینچی (البته استاندارد 14 اینچی) با طراحی بسیار زیبا که البته اگرچه در لباس سفید یک ماشین استفاده شده چندان مورد توجه نیست. اما از هر لحاظ ، چراغ های سقفی قرار نیست روی یک سدان سوار شوند و بیشتر عناصر هاچ بک شبیه خودرو است.

ما به دنبال کیفیت در کابین هستیم!
هزینه کامل خودرو برای طراحی انتخاب مواد در کابین اساسی است. بعد از 1500 دلار ورنا ، نباید انتظار داشته باشیم 25000 دلار در سطح سوناتا تولید شود. در بخش کابین خلبان ، ورنا نیز به یک زبان طراحی جدید روی آورد. یک فضای داخلی کاملاً سیاه با رنگ خاکستری تیره و پلاستیک نقره ای براق چیزی است که در نگاه اول می بینیم. روکش داشبورد با الگویی از پلاستیک فشرده شده خشک ، صندلی هایی که در اثاثه یا لوازم داخلی چرمی بسیار خشک مشکی ، اثاثه یا لوازم داخلی مشکی نقره ای و براق پوشیده از نمونه هایی با کیلومتر صفر و سلفون پوشانده شده است که در هر زمان ممکن است آسیب ببینند ، و همچنین یک غربال سه گانه کوچک و دلپذیر ، با لایه ای از چرم مصنوعی که در الک همه اتومبیل های تزئینی کره ای استفاده می شود ، بیشترین توجه ما را به خود جلب می کند. کیفیت ساخت و مصالح بکار رفته برای خودروی 15،000 دلاری مناسب است ، اما این چیزی نیست که شما از 100 میلیون دلار انتظار داشته باشید.
امکانات مناسب ، کارت برنده ورنی
سیستم ایمن سازی ، سانروف ، 4 آینه شیشه ای و برقی ، سیستم صوتی 4 طرفه و پخش MP3 و همچنین ورودی USB و AUX ، تهویه مطبوع فردی ، دوربین دید عقب با آینه مرکزی و سنسور فاصله ، سیستم کاهش مصرف سوخت اکو ، نشانگر سرعت باد تایر ، افزودنی کیلومتر شمار و سوئیچ شروع موتور با سوئیچ کارت - اینها برخی از ویژگی های این ماشین است. علاوه بر این ، با 2 کیسه هوا مسافر جلو و 4 پرده (در کل 6 کیسه هوا) ، ورنا 4 ستاره ایمنی از انستیتوی آمریکایی تست ایمنی جاده دریافت کرد که بسیار موفق تر از ارزان ترین ماشین ما بود. ؛ با این وجود برخی از رقبا با همان قیمت (بازار استفاده شده) این خودرو در بازار ایران از امکانات و ایمنی بیشتری استفاده می کنند.