سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نسل دوم خودرو رنو کولئوس

برند رنو یکی از قدیمی ترین تولید کنندگان خودرو در بازار ایران است. با توجه به جذابیت این شرکت و رشد فروش خودروهای کلاس شاسی بلند ، ما مدل کاملی 2017 را به طور گسترده ارائه خواهیم داد.
تاریخچه حضور رنو در ایران کل تاریخچه خودروی کشورمان را در بر می گیرد. اولین اتومبیل مسافری توسط مظفر الدین شاه از بلژیک ، خودروی رنو 1900 با لاستیک های جامد خریداری شد. علاوه بر این ، سالها پس از پیروزی انقلاب ، رنو 5 دومین خودروی پرفروش در کشور پس از پیکان بود و اجازه واردات مدل های خارجی از طریق سایپا وجود نداشت. امروز دفتر رنو در ایران یکی از فعال ترین واردکنندگان اتومبیل در کشور است که با محصولات جالب توجه و متنوعی کار می کند.
Renault Koleos به عنوان یک کانسپت در نمایشگاه اتومبیل ژنو در سال 2000 معرفی شد و نوید حضور رنو را بین شاسی و کراس اوور گذاشت. اما حدود هفت سال طول کشید تا اولین مدل تولیدی این مدل به فروش برسد. اولین نسل Renault Koleos در سال 2007 در بازار جهانی ظاهر شد و در کشورهای غیر اروپایی نسبتاً مقرون به صرفه بود. این خودرو در سال 2011 در فیس لیفت معرفی شده و تا سال 2015 عرضه خواهد شد. با این حال ، در بازار اروپا ، به ویژه در انگلستان ، توجه زیادی به نسل اول کولئوس نشده است. این خودرو در کارخانه رنو-سامسونگ در کره جنوبی و در کارخانه رنو-هند در هند با هدف بازاریابی به بازار محلی تولید شده است. نسل اول کولئوس نیز حضور کمی در ایران داشت و مورد استقبال خوبی قرار نگرفت.
نسل دوم رنو کولئوس قوانین بازی را تغییر خواهد داد. این مدل نه تنها زیباتر و جذاب تر از گذشته به نظر می رسد؛ با اندازه های بزرگ ، این به احتمال زیاد می تواند یک کراس اوور لوکس در نظر گرفته شود و کاملاً متفاوت با گذشته باشد. حدود یک سال از ظهور این مدل می گذرد و به تازگی در ایران برای فروش گذاشته شده است. کولئوس هنوز در بسیاری از کشورهای اروپایی در دسترس نیست. اما در استرالیا ، چین ، کره جنوبی و روسیه فروخته می شود. از ابتدای تابستان امسال ، رنو کولئوس جدید به مشتریان در اتحادیه اروپا تحویل داده می شود.
کولئوس 2017 را می توان برای 7 نفر سفارش داد و با داشتن سه ردیف صندلی ، فناوری های نوین امنیتی ، سیستم دیفرانسیل هوشمند دوگانه و گیربکس اتوماتیک جدید ، برای بازار ایران بسیار جذاب خواهد بود.
نیروهای قدرت و فنی
در ابتدا ، کولئوس نیاز به سفارش موتورهای مختلف داشت. اما در پایان یک مدل بنزینی و دو مدل دیزلی انتخاب شدند که البته این نوع بنزین موجود در ایران خواهد بود. کولئوس وارداتی از یک موتور 4 سیلندر خطی 2.5 لیتری درون خطی استفاده می کند که بدون توربوشارژ تولید شده و 170 اسب بخار قدرت دارد. و 226 نیوتن متر گشتاور. حداکثر نیروی پیشرانه در دور موتور 6000 دور در دقیقه حاصل می شود و راننده حداکثر گشتاور 4400 دور در دقیقه را دریافت می کند. کولئوس از یک سیستم هوشمند دیفرانسیل دوگانه و جعبه دنده CVT X-ترونیک برخوردار است که می تواند در 10.2 ثانیه به سرعت های حداکثر 100 کیلومتر در ساعت برسد. متوسط ??مصرف سوخت این خودرو با تجهیزات استاندارد 8.5 لیتر در 100 کیلومتر است ، با سرعت ثابت کمتر از 7 لیتر در 100 کیلومتر و هنگام رانندگی در شرایط شهری تا 11 لیتر در 100 کیلومتر ، مصرف بنزین است.

رنو کولئوس
برای بازار اروپا ، کولئوس به دو موتور دیزلی با نام DCI 130 و DCI 175 مجهز است که دارای قدرت 130 و 177 اسب بخار است. به ترتیب. در مقایسه با نوع بنزین ، این مدل ها مصرف سوخت کمتری دارند و گشتاور بهتری دارند. DCI 130 گشتاور 320 نیوتن متر و 175 dci 380 نیوتن متر تولید می کند.

از نظر فنی ، این ایده خوبی نیست که از موتور بنزینی توربوشارژ Coleus استفاده نکنید و یک مدل 2.5 لیتری طبیعی دارای آسایش را انتخاب کنید. از آنجا که علاوه بر مصرف صحیح سوخت ، رقبای کره ای می توانند شاهد کاهش سرعت تأسف آور در توربوشارژر باشند؛ رایگان خواهد بود وزن خالص Coleus با گیربکس CVT و دیفرانسیل با دیفرانسیل مضاعف 1600 کیلوگرم است و با وجود مخزن سوخت 60 لیتری تا 700 کیلومتر ، سوخت گیری لازم نیست.
ظاهر در طراحی و بدنه
نسل جدید کولئوس با مدل قبلی قابل مقایسه نیست و کاملاً دوباره طراحی شده است. کولئوس اولین کراس اوور در تاریخ رنو است و اکنون شاسی کلاس پرچمداران این برند را بازی می کند. ادغام بسیار موفق رنو با نیسان ژاپنی منجر به ایجاد سکوهای مشترک با شرکت ها شد و هم اکنون شاسی بلند جدید و طراحی کلی کولئوس به نیسان X-تریال منتقل شده و براساس پلتفرم CMF-CD ساخته شده است.
دنو کولئوس از هر سه جهت طول ، عرض و ارتفاع بزرگتر از گذشته است و جذابیت آنها بیشتر شده است. در نمای جلویی شاهد ظاهر تهاجمی و عضلانی کولئوس هستیم که مستلزم زبان طراحی مدرن رنو به ویژه سبک چراغهای جلو مگان جدید است. خطوط روی هود از این قسمت حجم خوبی می دهد و مطابق روال طراحی مدرن ، اندکی پاره شده و نزدیک شیشه شیشه قرار گرفته اند. چراغهای جلو جدید کولئوس با یک نوار LED وجود دارد که از کاسه چراغهای جلو بیرون زده و در کنار سپر ادامه دارد. علاوه بر نور روز ، این استفاده هنری از LED همچنین تقارن جذابی با چراغهای جلو و شیشه جلو اتومبیل ایجاد می کند.
شیشه جلوی کولئوس از چهار خط کرومی افقی تشکیل شده است. آرم بزرگ رنو را می توان در سه خط برتر در این بخش مشاهده کرد ، با توجه به شکل خطوط ولوم روی هود. در فضای چهار ضلعی که در سپر یکپارچه شده است ، چراغ های مه شکن پنهان شده و از جمله موارد دیگر فضای نسبتاً زیادی برای هدایت هوا وجود دارد. برای هماهنگی سپر با شیشه جلو و چراغهای جلو ، این بخش تکه های کوچکی از فلز و نقره را نشان می دهد که فضای ورزشی کولئوس را تقویت می کند.
نمای جانبی ، کولئوس حرفی برای گفتن دارد. شکل کلی بدن جذاب و چشمگیر است؛ اما جزئیات هنری نیز وجود دارد. یک خط نازک از کروم در امتداد گوشه چراغ جلو به آینه جانبی و مجرای هوا کشیده شده است. علاوه بر این ، شکل حباب بدن کاملاً ماهرانه در نمای جانبی قابل مشاهده است که با حجم نامتناسب آن برای بال و درها ، ابعاد کولئوس ، بزرگ و باشکوه را نشان می دهد. این روش به عنوان اثر حباب در طراحی خودرو نامیده می شود. از کروم نیز در نوار اطراف ویندوز استفاده می شود ، قسمت پایین درب ها در کنار پدال ها و ریل ها است. نکته مهم دیگر در طراحی نمای جانبی کولئوس شکل اسپرت پدال ها و درهای این خودرو است که در منحنی های متقارن روی کراس اوورهای مدرن می بینیم.


نسل دوم هیوندای آوانته

از این لحظه می توانید تأثیر این همکاری را در توسعه و طبقه بندی محصولات دو شرکت مشاهده کنید. در این مقاله دو محصول این شرکت کره ای را با هم مقایسه می کنیم که پس از این انتقال سهام در کلاس خود به عنوان شریک و رقیبی به یکدیگر تبدیل شدند و در ایران در ابتدای عرضه ، آنها یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین خودروهای ایران ، کیا بودند. ریو و hyundai Avante .
آشنایی اول با دو ماشین
hyundai Avante که با نام آوانته نیز شناخته می شود ، 23 سال در ترکیب هیوندای است و اخیراً هیوندای نسل پنجم اتومبیل را معرفی کرد.
هیوندای اکسل  ، پدر آوانته نیز مدت کوتاهی در ایران حضور داشت و هیوندای آوانته در سال 1994 با اکسل جایگزین شد و مجموعه ای بسیار گسترده تر را در بازار جهانی ارائه می دهد. در آن زمان آوانته با طراحی و آیرودینامیک متنوع خود می توانست جایگزین مناسبی برای اکسل شود و در کلاس خود بدرخشد.
در این مقاله ، نسل اول کیا ریو و نسل دوم هیوندای آوانته را با هم مقایسه می کنیم که برای بسیاری از افراد در بازار ایران هنوز گزینه ای در رده سدان با اقتصاد اندک است.
کیا ریو با پشتیبانی سایپا که در سال 2005 مونتاژ شده بود ، موفقیت متفاوتی نسبت به هیوندای آوانته در بازار ایران داشت ، اما در این مقایسه ، خودروی مورد نظر ما اتوماتیک ریو است.
کیا ریو اتوماتیک نه تنها در مدل شتاب خود ناکام ماند بلکه از لحاظ فروش از آوانته نیز پیشی گرفت. کیا ریو از لحاظ مشخصات آن با مدل های دنده مانند کیسه هوا راننده ، چراغهای برقی و غیره کمی متفاوت بود. البته سایپا در چند سال گذشته پس از انتشار ، ویژگی هایی مانند ترمزهای ABS را به خودرو اضافه کرده است.
طراحی بیرونی
مقایسه ظاهر دو طرف شاید دشوارترین بخش برای مقایسه این دو خودرو باشد ، زیرا آنها ویژگی های یکسانی دارند و طراحی قدیمی و کسل کننده در خودروهای بازار جدید مشهود است. در طراحی آوانته هیوندای از خطوط زاویه ای تیز استفاده کرده است ، چراغهای جلو کمی بالا رفته و کمی بالاتر از هود قرار دارد ، این ویژگی در چراغ های عقب و نمای عقب نیز منعکس شده است.
چراغ های روشنایی عمودی هستند و به خوبی طراحی شده اند. سپر عقب دارای کشویی مستطیلی کاملاً ساده است که بهتر است ، زیرا طراحی عقب باعث شده خودرو کمی تار شود.
از طرف دیگر کیا برای طراحی ریو از خطوط منحنی و خمیده استفاده می کند و یک تخم به اصطلاح تخم مرغ است. از جلو می بینید که این دو اتومبیل دقیقاً دارای مشخصات یکسان و بیشترین شباهت ها در این منطقه هستند.

اما در نمای عقب ، کیا ریو یک تصویر آوانته متقارن و متقارن ، با چراغهای نسبتاً بزرگ دارد که تا بال های عقب امتداد دارد ، به همراه یک جفت چراغ مه در سپر عقب. در حالی که ظاهر کاملاً سلیقه ای است و طراحی هر دو خودرو مطمئناً در مقایسه با اتومبیل های مدرن خسته کننده است ، اما کیا ریو کمی بهتر از آوانته به نظر می رسد.

هیوندا آوانته
داخلی و امکانات
در داخل ، ریو و آوانته بسیار مشابه هستند و تقریباً عملکرد مشابهی دارند و طراحی داخلی و رنگ ها تقریباً مشابه هستند. کیفیت مصالح به کار رفته در ساخت داشبورد این دو خودرو نیز در همان سطح قرار دارد ، به طوری که تفاوت چندانی در فضای داخلی این دو خودرو مشاهده نمی کنید.
فضای داخلی کیا ریو چندان جذاب نیست ، شاید به دلیل عدم وجود برخی کارکردها و حذف آن توسط سازنده خودرو ، به عنوان مثال ، کیسه هوا دانشجویی برداشته شده و یک کنسول کوچک به جای آن اضافه شود ، که نه عملی است و نه زیبا. و کیفیت پلاستیک مورد استفاده تفاوت چندانی با پراید ندارد!
نبود کارکردهای اساسی به حدی است که حتی فرمان نیز برای راننده قابل تنظیم نیست و فقط برای تنظیم صندلی فقط چند حالت ساده وجود دارد. البته در قسمت عقب فضای کافی برای مسافران وجود دارد.
از طرف دیگر آوانته از داشبورد جذاب تری برخوردار است ، زیرا داشبورد آوانته برخلاف ریو هیچ خط و گوشه شکسته ای ندارد و همین امر باعث می شود فضای داخلی آوانته روشن تر شود. فضای داخلی هیوندای آوانته کمی بیشتر از کیا ریو است ، برای مثال ، دو کیسه هوا برای مسافران جلو و ترمزهای ABS و EBD برای امنیت بیشتر وجود دارد که در ریو کاملاً خالی به نظر می رسد. صندلی حیاط پشتی به اندازه ریو مناسب است.
به طور کلی می توان گفت که این دو خودرو از نظر داخلی تفاوت چندانی ندارند و تنها در طراحی و راحتی آوانته اندکی برتر هستند.
مشخصات و لذت رانندگی
در این بخش چیز خاصی برای گفتن یا مقایسه وجود ندارد ، زیرا هر دو از یک موتور چهار سیلندر 1500 سی سی تغذیه می شوند. ببینید ، هر دو موتور بسیار شبیه به هم هستند و فقط ریو چندین اسب بخار تولید می کند که چنین اثر قابل توجهی ندارد.
از نظر وزن ، کیا ریو حدود 100 پوند سنگین تر از آوانته است و این کار را کمی سریعتر برای آوانته انجام می دهد. هیوندای آوانته وزن تقریبی 1010 کیلوگرم دارد و کاملاً با گیربکس و گیربکس اتوماتیک سازگار است. گیربکس 4 سرعته اتوماتیک در هر دو خودرو یکسان است و گیربکس از نظر گیربکس همخوانی زیادی دارد. یکی از ویژگی های این گیربکس overdrive است که در آن زمان مشکل اصلی بود.
Overdrive یک ویژگی مفید است که برای کاهش سرعت موتور در سرعت های بالا مورد استفاده قرار می گیرد ، بنابراین اگر این گیربکس با سرعت 80 کیلومتر در ساعت در 4000 دور در دقیقه کار کند ، overdrive سرعت موتور را به عنوان دنده پنجم مجازی کاهش می دهد. این دستگاه به 2000 دور در دقیقه کاهش می یابد ، که باعث کاهش مصرف سوخت ، کاهش صدای موتور و کاهش سایش می شود.
نتیجه
از همان ابتدای مقاله تأکید کردیم که در بیشتر موارد این دو اتومبیل مشابه هستند ، بنابراین نتیجه گیری و انتخاب بهترین گزینه بین دو دستگاه کار دشوار است. هیوندای آوانته یا به عبارت دیگر آوانته در بعضی موارد مانند طراحی داخلی ، وسایل جانبی ثانویه و جزئیات طراحی بیرونی از ریو برتر است ، اما عناصر بیرونی کاملاً سلیقه ای دارند و انتخاب کاملاً بر اساس سلیقه شخصی است.
با داشتن یک بازار قوی تر ، ریو به لطف سابقه قبلی خود ، کار بازاریاب های استفاده شده را آسان تر می کند. هر دو در بازار فراوان هستند ، اما کیا ریو در این بخش همچنان از Avante جلوتر است ، زیرا خط تولید سایپا باعث می شود قطعات یدکی ارزان قیمت تر شود. اما یکی از نکات مهم قیمت قطعات یدکی این دو خودرو است که می تواند باعث آزار و تعجب مصرف کننده شود!
هیوندای آوانته که زمانی در خط تولید کرمان خودرو قرار داشت ، در بازارهای آزاد با قیمت 70 تا 85 میلیون نفر در مدلهای کم کار به فروش می رسد ، در حالی که کیا ریو در همان محدوده قیمت قرار می گیرد.
حال باید انتخاب نهایی را در اختیار مردم بگذاریم تا بین فرد مسن تر اما ایمن (آوانته) یا یک فرد بهتر و ویژگی های کمتری (ریو) انتخاب کنیم.


اطلاعاتی در مورد فولکس واگن پاسات

کل کنترل پنل Passat در دو رنگ ساخته شده است. قسمت بالا با صندلی و پنل جلویی متفاوت خواهد بود. لیست کاملی از رنگهای داخلی Passat که به ایران وارد شده است هنوز در دسترس نیست. اما امیدوارم علاوه بر رنگ خاکستری تیره استاندارد ، چرم قهوه ای و سفید نیز در مدل های کامل تری موجود باشد.
افزایش طول محور در مدل جدید فضای بسیار مناسبی را برای مسافران فراهم می کند. علاوه بر صندلی های جلو ، در ردیف دوم ، افراد قد بلند از کابین جادار پاسات مخصوصاً در ناحیه سر و جلوی زانو لذت خواهند برد. یک قطعه ایده آل از این خودرو نیز بر فضای موجود در صندوق عقب تأثیر گذاشته و حجم قابل استفاده را به 586 لیتر افزایش داده است.
نیروهای قدرت و فنی
به راحتی می توان گفت که هر محصول فولکس واگن از طیف گسترده ای از پیشرانه ها استفاده می کند و البته پاسات نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به انواع پیشرانه پیشران در این خودرو ، ما فقط مدل های هیبریدی بنزینی و قابل تعویض را در نظر خواهیم گرفت.
ارزان ترین نسخه پاسات 2017 با کد 1.8T S ارائه شده است که یک توربوشارژر 1.8 لیتری است و به یک کاناله داخلی مجهز شده است. قدرت این مدل 170 اسب بخار و حداکثر گشتاور 250 نیوتن متر است که با سرعت موتور 1250 دور در دقیقه بدست می آید. گیربکس استاندارد پاسات یک گیربکس اتوماتیک شش سرعته است که می تواند در 7.8 ثانیه از سرعت 100 کیلومتر در ساعت سرعت ببرد. متوسط ??مصرف سوخت این خودرو کمتر از 6 لیتر در 100 کیلومتر تخمین زده می شود که 5 لیتر در 100 کیلومتر با سرعت ثابت در بزرگراه است و در محیط های شهری به 7 لیتر در 100 کیلومتر می رسد. حداکثر سرعت پاسات 1.8T S در حدود 190 کیلومتر در ساعت است.
البته یک موتور 170 اسب بخار برای یک سدان خانوادگی 1430 کیلوگرم به نظر می رسد؛ اما طرفداران 6 سیلندر فولکس واگن می توانند از نسخه 3.6 لیتری طبیعی آسپیراسیون استفاده کنند که 280 اسب بخار قدرت تولید می کند. و 350 نیوتن متر گشتاور در 2500 دور در دقیقه. 5.7 ثانیه طول می کشد تا 100 کیلومتر در ساعت برسد. متوسط ??مصرف سوخت این مدل 9.5 لیتر در 100 کیلومتر است. با سرعت ثابت 8.5 لیتر در بزرگراه و مناطق شهری 11.7 لیتر در هر 100 کیلومتر بنزین مصرف می کند. حداکثر سرعت 6 سیلندر پاسات با کدگذاری V6 SE محدود به 210 کیلومتر در ساعت است.
بعید است پاسات با موتور هیبریدی پلاگین وارد کشور ما شود. از آنجا که هنوز هم یک محصول جانبی از سبد فولکس واگن است و در بسیاری از کشورهای جهان با عرضه محدود و قیمت نسبتاً بالایی قابل خریداری نیست. این مدل تحت کد GTE شناخته شده است و به ترکیبی از موتور 1.4 لیتری توربو با 154 اسب بخار مجهز شده است. و یک موتور الکتریکی با قدرت 115 اسب بخار (85 کیلو وات). کل توان استفاده شده در این مدل به 220 اسب بخار می رسد که با حداکثر گشتاور 400 نیوتن متر این امکان را به شما می دهد تا در حدود 8 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسید. میانگین مصرف سوخت برای پاسات GTE 2 لیتر در هر 100 کیلومتر است ، به شرطی که باتری ها از برق شهر به طور کامل شارژ شوند. با توجه به حجم مخزن سوخت در پاسات 2017 که 50 لیتر است ، می توان نتیجه گرفت که با یک سوخت گیری و شارژ باتری ها می توانید به مسافتی تا شعاع 1000 کیلومتر برسید. حداکثر سرعت پاسات GTE در حالت کاملاً برقی (حالت E) تقریباً 130 کیلومتر در ساعت است ، در حالی که با موتور بنزینی با سرعت 220 کیلومتر در ساعت در دسترس راننده خواهد بود.

پاسات

گزینه ها و مشخصات
انتظارات خریداران خودروی آلمانی مطمئنا از سایر مارک های جهانی بیشتر است. سطح فنی بالا یکی از اصلی ترین دلایلی است که مردم به محصولات بنز ، بیامو ، آئودی و فولکس واگن علاقه مند هستند. اما گزینه ها و تجهیزات مدرن نیز مورد توجه ویژه رانندگان است.
اینساید یک صفحه نمایش لمسی استاندارد 6.5 اینچی است و صفحه نمایش 8 اینچی در نسخه های بالاتر موجود است. دومین نسل سرگرمی و سیستم اطلاعاتی فولکس واگن در پاسات جدید موجود است که بالاترین سطح اتصال بین ماشین ، اینترنت و تلفن های هوشمند را ارائه می دهد. این فناوری علاوه بر کارکردهای مختلف ، عملکرد بسیار بالایی نیز دارد و به خوبی پاسخ می دهد ، خصوصاً در ناوبری ماهواره ای ، مسیریابی و دریافت دستورات صوتی. برای ارتباط موثر با تلفن های هوشمند ، پاسات جدید از سیستم میرور لینک به همراه سایر فناوری ها استفاده می کند.
برخی از نسخه های پایه پاسات دارای یک دستگاه پخش سی دی است که می تواند اطلاعات صوتی و تصویری را با فرمت های MP3 و WMA دریافت کند ، اگرچه با بلوتوث ، کارت خوان SD و درگاه USB درگاه AUX از اهمیت بالایی برخوردار نیستند. سیستم صوتی فند در مدل هایی با گزینه بالاتر نیز موجود است.
فن آوری هوم لینک یکی دیگر از گزینه های ویژه است که با خانه هوشمند مالک از طریق اینترنت ارتباط برقرار می کند و به طور خودکار برخی از لوازم خانگی مانند باز و بسته شدن یک گاراژ را کنترل می کند. روشن و خاموش کردن اتومبیل از راه دور نیز گزینه هوشمند دیگری برای پاسات است.
بسیاری از کارکردهای این خودرو اختیاری است و ممکن است در نسخه اصلی در دسترس نباشد. از جمله این موارد می توان به سقف کشویی برقی ، آینه های برقی ، درب بازکن پاها ، شارژر بی سیم برای گوشی های هوشمند ، پورت USB عقب ، کنترل کروز هوشمند با قابلیت کاهش سرعت و افزایش سرعت ، روشنایی داخلی چند رنگ ، صندلی هایی با تنظیمات برقی اشاره کرد. سنسور باران ، واشر شیشه ای ، مواد چرمی ، چوب پانل ابزار و صندلی - همه ذکر شده است.


طراحی MG 360 طراحی قابل قبول

به طور کلی می توان طراحی MG 360 را قابل قبول دانست و در مقایسه با MG 350 می توان ابعاد را بهبود بخشید. این خودرو با طول 4579 میلی متر ، عرض 1804 میلی متر و ارتفاع سقف 1490 میلی متر از سطح جاده با یک چرخ دستی 2660 میلی متر ارائه می شود.
نمای داخلی و داخلی
فرود در ام جی 360 فراتر از انتظارات یک ماشین چینی است. در حالی که پلاستیک سخت جزء اصلی در طراحی داشبورد است ، ظاهر لوکس و رضایت بخش کابین غیرقابل انکار خواهد بود. به عنوان نسخه پرچمدار در چین راه اندازی شد ، مدل کامل سایز در چین دارای طراحی دو رنگ داشبورد و درب آن است ، به طوری که چرم خامه ای صندلی ها و نیمه پایینی داشبورد را می پوشاند و بقیه اجزای آن مشکی است. علاوه بر این ، مبلمان چوبی باعث زیبایی بخش داخلی می شود.
صفحه نمایش لمسی 8 اینچی بزرگترین اندازه در این کلاس از اتومبیل ها در MG 360 است. با این وجود ، این مانیتور دقیقاً در مرکز داشبورد قرار دارد. سبک طراحی آن توجه راننده را به خود جلب می کند. چیدمان کلیدی در MG 360 بسیار مناسب است و باعث سردرگمی زیادی نمی شود. مجرای اصلی هوا در دو طرف صفحه نمایش قرار دارد و احساس لوکس بودن با محصولات ولوو را ایجاد می کند. کمی پایین تر و جلوی دسته آن ، شارژرهای USB ، فندک ، چراغهای هشدار دهنده چشمک زن و کنترل کننده های کششی هستند که در دسترس راننده کاملاً است. آنچه در این قسمت جالب است اینست که شما به دلیل حرکت دسته ، از یک قاب فلزی با یک مدل اتوماتیک استفاده نمی کنید ، و این باعث می شود که تشخیص آن از یک مدل با گیربکس دستی دشوار باشد.
MG 360 صندلی الکتریکی ندارد و در مدل با طیف گسترده ای از گزینه ها ، با 6 جهت برای صندلی راننده و 4 جهت برای سرنشین جانبی ، به صورت دستی قابل تنظیم است. این خودرو برای 4 سرنشین بلند صندلی ایده آل دارد که برای جلوی زانو و بالای سر مناسب است. از طرف دیگر در مرکز ردیف عقب صندلی ها فضای کافی برای مسافر پنجم وجود دارد. حجم صندوق عقب 482 لیتر است ، که تقریباً چهار برابر یک چمدان بزرگ است. از طرف دیگر ، MG 360 یک کوله پشتی بسیار کاربردی است که در صورت نیاز به وسایل بزرگ ، تاشو می شود.
فرمان تلسکوپی و چرمی با پوشش چرمی MG 360 در دو قسمت ارائه شده است که علاوه بر ظاهر مطلوب ، دلپذیر و قابل قبول نیز هست. این قسمت بسیار شبیه به مدل های نقره ای مدل های دیگر است و شامل کلیدهای مربوط به کنترل کروز و کنترل پخش کننده صدا است. طراحان این خودرو با تلاش برای زیبایی داخلی به فضای داخلی ، از دکوراسیون استوانه ای سنتی در محصولات MG برای صفحه نمایش سرعت سنج و نشانگر سرعت موتور استفاده نکرده و طراحی ساده و با ظاهری مدرن را ارائه می دهند که بسیار جذاب نیست. در نگاه اول ، به نظر می رسد که ما با یک صفحه کاملاً دیجیتالی و حتی یک صفحه نمایش بزرگ در قسمت پشت فرمان در حال برخورد هستیم. اما در حقیقت یک سرعت سنج مکانیکی وجود دارد که اعدادی از صفر تا 220 در وسط دارد و دو صفحه کوچک TFT از دو طرف قابل مشاهده است. این خودرو دارای نشانگر سرعت موتور نیست و این شماره را با طراحی دیجیتال گزارش می کند.

MG306

نیروهای قدرت و فنی
MG 360 در حال حاضر در ایران با یک موتور 1.5 لیتری طبیعی دارای آسایش در دسترس است. اما در چین نیز با توربوشارژر 1.4 لیتری عرضه می شود. در حالی که مدل 1.5 لیتری برای دوستداران سدانهای ارزان قیمت خانواده کاملاً کافی است ، موتور توربوشارژ که در حال حاضر در MG GT در چین قابل مشاهده است ، می تواند مورد علاقه خریدار ایرانی باشد و قیمت بالاتر را توجیه کند. لازم به ذکر است که نسخه اتومبیل MG GT موجود در ایران دارای موتور 1.5 لیتری توربو با ظرفیت 127 اسب بخار است.
MG 360 با موتور 1.5 لیتری 107 اسب بخار قدرت تولید می کند و گشتاور 135 نیوتن متر حداکثر توان در 6000 دور در دقیقه و حداکثر گشتاور 4500 دور در دقیقه به دست می آید. این خودرو در دو نسخه با جعبه دنده 5 سرعته دستی یا اتوماتیک 4 سرعته موجود است که می تواند وزن خالص آن را بین 1235 تا 1280 کیلوگرم پشتیبانی کند. با این حساب می توانید در حدود 11.5-12.5 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسید و حداکثر سرعت آن تقریباً 180 کیلومتر در ساعت باشد.به گفته سازنده ، میانگین مصرف سوخت این خودرو 6.5 لیتر در هر 100 کیلومتر است که با سرعت ثابت در بزرگراه 5.2 لیتر در 100 کیلومتر و در شرایط شهری - 8.5 لیتر در 100 کیلومتر خواهد بود.
شرکت صنایع اتومبیل آذربایجان باید یک موتور توربو 360 درجه با موتور 1.5 لیتری را ارائه دهد. در 130 h.p. در 5500 دور در دقیقه ، این محصول با گشتاور 210 نیوتن متر در 2100 دور در دقیقه همراه است. در چنین شرایطی ، متوسط ??مصرف سوخت 7 لیتر در 100 کیلومتر تأمین می شود و زمان رسیدن به سرعت 100 کیلومتر در ساعت تقریبا 10.5-11 ثانیه است.
در چین مدل 360 دارای گشتاور با موتور 1.4 لیتری توربو جذاب است که دارای قدرت 154 اسب بخار است. و گشتاور 235 نیوتن متر ، که آن را به یک ماشین ایده آل برای چنین خودرویی تبدیل می کند. بیشترین توان در موتور 5600 دور در دقیقه بدست می آید. اما حداکثر گشتاور موتور 1600 دور در دقیقه در دسترس راننده خواهد بود. این خودرو تنها با گیربکس هفت سرعته اتوماتیک همراه است و در حدود 9 ثانیه می تواند 100 کیلومتر در ساعت برسد. حداکثر سرعت MG 360 توربوشارژ آن 210 کیلومتر در ساعت و متوسط ??مصرف سوخت 8.5 لیتر در 100 کیلومتر است.
گزینه های سلامتی
تولید کننده لیست نسبتاً کاملی از گزینه های MG 360 را اعلام کرده است ، از جمله: چرخ های 16 اینچی ، تهویه مطبوع دستی ، ویندوزهای قدرت برای همه ویندوزها ، تنظیم ارتفاع فرمان ، لامپ های هالوژن قابل تنظیم با ارتفاع ، آینه های جانبی با چراغ راهنمایی ، آینه های جانبی قابل تنظیم برقی با داخلی گرمایش ، تیغه برف پاک کن ، گرم کردن پنجره عقب ، اثاثه یا لوازم داخلی صندلی چرمی ، تنظیم دستی صندلی های راننده و سرنشین در 4 موقعیت ، صندلی های عقب با عملکرد تاشو مستقل ، فضای ذخیره سازی وسایل زیر صندلی جلو ، محفظه انبار جلویی و فیلتر هوای کابین .
فقط مدل مجهز به گیربکس اتوماتیک دارای صفحه لمسی 8 اینچی است که علاوه بر پیمایش ماهواره ای ، دارای یک پارکینگ و سنسور عقب نیز خواهد بود. این سیستم می تواند با 4 بلندگو سرگرمی چندرسانه ای را پخش کند ، از طریق درگاه های بلوتوث و USB و AUX به تلفن همراه وصل شود. از دیگر گزینه های این مدل اتوماتیک می توان به یک سانروف برقی ، چراغهای روشن و صندلی عقب ، صندلی راننده 6 موقعیتی ، قابلیت تنظیم دستی و همچنین امکان تعویض کمر ، صندلی های چرمی ، چراغهای در روز و چراغ چرمی کرومی اشاره کرد.


طراحی بسیار زیبای مرسدس بنز E400 4Matic

اصلی ترین چیزی که در مرسدس بنز E400 4Matic به چشم می خورد ، چراغهای جلو است که مانند جواهرات به نظر می رسند ، گویی پر از دانه های بلوری کوچک هستند. نمای جلوی این خودرو با سدان کلاس E تفاوت چندانی ندارد و نمای عقب را می توان مشتق از کلاس کوپه S دانست. اما اگر کمی دقیق تر به نظر برسید ، طراحی کریستالی چراغ های عقب چشمگیر است. نکته دیگر این خودرو نمای جانبی است که هنگام برداشتن ستون مرکزی مشاهده می کنیم.
مدل مرسدس بنز E400 4Matic 2018 این اتومبیل بی نظیر است؛ اما در کارآزمایی های جاده ای در سطح شهر و حتی اگر آن را در جاده های با سیم پیچ انجام دهید ، توجه همه را به خود جلب خواهد کرد. اول از همه ، بیایید با طرحی شروع کنیم که بسیار شبیه به سایر سدان های مرسدس بنز است و باید بگویم که کلاس E کوپه کلاس E بسیار زیبا و لوکس در بین همکلاسی های خود دارد. در عین حال تنها خودروی موجود در این محدوده قیمت که دارای ستون مرکزی نیست.
کوپه کلاس C مرسدس بنز مدل 2017 که در کلاس خود به عنوان خودروی سال شناخته شد ، بسیار جذاب بود و حالا باید بگویم کوپه کلاس E نیز به همان اندازه شگفت انگیز است. یکی دیگر از ویژگی های طراحی کوپه جدید کلاس E این است که پنجره عقب برخلاف مدل Sکلاس  جامد نیست و از دو بخش تشکیل شده است؛ بنابراین ، اگر کل پنجره را پایین بیاورید ، بخش کوچکی از پنجره عقب همچنان باقی خواهد ماند.
طراحی داخلی سیستم تهویه ، که شبیه پره های توربین است ، بسیار چشمگیر است. طراحی داخلی کلی لوکس است و باید بگویم که حتی از قیمت پایه 86000 دلار نیز برای این خودرو فراتر رفته است. کلاس E کلاس کوپه 2018-2019 مجهز به موتور 3 لیتری V6 با دو توربین است که توانایی تولید 329 اسب بخار را دارد. و 479 نیوتن متر گشتاور. این موتور با گیربکس 9 سرعته اتوماتیک مرسدس بنز جدید جفت شده است که پاسخ خوبی دارد. این گیربکس بسیار خوب کار می کند ، به خصوص اگر آن را در حالت اسپرت روشن کنید و به کلاس E سرعت بیشتری از حد انتظار می دهید. ماشین تست ما نیز به سیستم تعلیق هوا مجهز شده بود که قیمت آن 1900 دلار دیگر بود. سواری کلاس E با این سیستم تعلیق در حالت کامفورت بسیار نرم است و تا حدی احساس شنا کردن به مسافران را منتقل می کند. اما ، با قرار دادن خودرو در حالت اسپرت پلاس ، کلاس E چهره ای متفاوت به شما نشان می دهد. البته رانندگی این خودرو در حالت اسپرت هنوز قابل قبول و خیلی خشک نیست. خبر خوب دیگر این است که یک موتور ماشین 329 اسب بخاری را نیز می توان برای مدلهای 2018 در نسخه E سدان E کلاس سفارش داد.
E400 که مجهز به پیشرانه 4 چرخه تمام چرخ است ، می تواند در 5.2 ثانیه از صفر به 100 کیلومتر در ساعت برسد ، که برای دیفرانسیل عقب 3 دهم ثانیه کمتر است. مشکلی که در تست وجود داشت این بود که قدرت موتور خودرو خطی بود و همین امر باعث می شد راننده احساس یک موتور توربوشارژ داشته باشد. حتی هنگام شتاب در یک خط مستقیم ، گیربکس جدید 9 سرعته مرسدس بنز بسیار سریع و روان تغییر می کند. پیش از این مدل واگن ایستگاه E400 را آزمایش کرده بودیم که در 5.1 ثانیه از صفر تا 100 کیلومتر در ساعت شتاب می گرفت.

مرسدس ینز ماتیک 4 E400

مجهز به پیشرانه 2 لیتری چهار سیلندر توربو با قدرت 241 اسب بخار ، سدان E300 می تواند در 6.5 ثانیه به 100 کیلومتر در ساعت برسد. وقتی E400 ماتیک4 را به گوشه ای رانندگی می کنید ، خواهید دید که این ماشین بسیار دقیق و خوب کار می کند و بدنه بهترین زاویه دید را دارد. در آزمایش ترمز E400 ، وی موفق شد با سرعت 96 کیلومتر در ساعت به مدت 34 متر متوقف شود. در یک تست رانندگی ، یک آلمانی خوب ساخته شده در جهت 8x مورد آزمایش قرار گرفت و توانست با طی شتاب متوسط ??جانبی 0.72 گرم ، این دوره را در 25.7 ثانیه طی کند.

همچنین این خودروی تست از نظر ظاهری AMG ظاهر شده است که هیچگونه تغییر فنی را شامل نمی شود. یکی از جنبه های منفی این خودرو ، واکنش آهسته پدال شتاب دهنده است و دیگری ظاهر پدیده فرمان ضعیف در یک مدل تمام چرخ. در اینجا دو مورد وجود دارد که ممکن است هنگام رانندگی از این کوپه لوکس ، شما را آزار دهد. بنابراین ، اگر واقعاً به رانندگی و توانایی جابجایی به آن اهمیت می دهید ، بهتر است مدل های دیگری مانند C43 AMG یا آئودی S5 را انتخاب کنید. اما اگر می خواهید در بلوارهای این شهر گشت و گذار کنید ، مطمئناً مرسدس بنز انتخاب خوبی است. برای ورود و خروج سرنشینان عقب در این خودرو ، صندلی های جلو باید به جلو خم شده و خبر خوب این است که مرسدس بنز یک مکانیزم برقی اتوماتیک برای این امر فراهم کرده است. برای سرنشینان عقب فضای کافی برای ساق پا وجود دارد و حتی صندلی مخصوص پا نیز در زیر صندلی جلو وجود دارد. صندلی های عقب ، اگرچه طراحی و ضمیمه شده اند. اما آنها کاملاً راحت هستند و تنها اشکال آن عدم وجود محور عقب و حاشیه کوچک از ارتفاع است ، دومی البته که عمدتاً به دلیل شکل بدنه کوپه است و در چنین اتومبیل اجتناب ناپذیر است. برای حل این مشکلات ، توصیه می شود بیش از 30 دقیقه از صندلی عقب استفاده کنید. مسافران عقب نیز به دلیل کوچک بودن پنجره عقب می توانند ناراحت کننده باشند. برای حل این مشکل می توانید به جای مدل کوپه ، یک مدل قابل تبدیل خریداری کنید.
کوپه کلاس E E 2018 دارای قیمت بالاتری نسبت به مدل سدان است و مدلی که ما آزمایش کردیم گزینه اضافی 25000 دلار بود. یک سیستم خودرو تمام چرخ محرک 2500 دلار قیمت دارد و حتی باعث افزایش مصرف سوخت می شود. مرسدس E400 ماتیک4 11.7 لیتر سوخت در هر 100 کیلومتر و 9 لیتر سوخت در هر 100 کیلومتر مصرف می کند. از ویژگی های استاندارد می توان به حالت رانندگی قابل تنظیم ، سیستم جلوگیری از تصادف ، چراغهای جلو و چراغهای روشن ، نمایشگر 12.3 اینچی در کنسول میانی سازگار با اپل کنسول و اندروید اتو و سیستم ناوبری ماهواره ای اشاره کرد. کابین Eکلاس  2018 به نورپردازی مجهز است که می تواند شدت نور را در 5 مرحله مختلف تنظیم کند ، رنگ را تغییر داده و 64 رنگ مختلف را انتخاب کند. مدل تمام چرخ محرک این خودرو مجهز به مجیک ویسیشن کنترل است. در مدل کوپه از تیغه های برفی جدید استفاده شده است که آب های خروجی آن توسط یک لیزر بریده می شود تا هنگام استفاده از شیشه ، آب اضافی در اطراف شیشه توزیع نشود.